دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 19098
تعداد نوشته ها : 12
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
GraphistThem261

یک عالمه ابر ، یک ترانه باران

دست مـن و قلـب تـو بهانه باران

آمــین دعـای مـن فقـط میـخواهـد

یـک داغ نـگاه عـاشــقانــه باران


( سید علیرضا رئیسی گرگانی)

پنج شنبه بیستم 7 1396 6:51




خوشا ایـن باغ و گیــلاس چــمـوشش

درخــــــت پــــــرتقـــال لالـــه پوشش

خوشا آن کـــس که از ایـن باغ دلکش

درخشـان سیب سرخی خورد، نوشش

(سید علیرضا رئیسی گرگانی)

دارم به انتشار خودم غبطه میخورم
کم کم به اعتبار خودم غبطه میخورم

از ابتلای فصل تولا به روح قرص
بر عمق روزگار خودم غبطه میخورم

فرعون روزگار به خاکم نشاند و من
بر ایل و برتبار خودم غبطه میخورم

هر شعله ای مرا که بسوزد صراحتن
بر نعش اختیار خودم غبطه میخورم

ای روزگارسخت رئیسی ، از این ستم
بر مرگ سر به دار خودم غبطه میخورم


(سید علیرضا رئیسی گرگانی)


ما حال و هوای جنگ را میفهمیم

 
ما قـُـــر زدن تفنـگ را میفهمیم

 

چشمان جهان کور شود چون فرق

 

دندان سـگ و پلنـگ را میفهمیم


( سید علیرضا رئیسی گرگانی )


X